معنی ادبی‌ یا هنری‌، (درجمع‌) کارخانه‌، استحکامات‌، کار , کار، شغل‌، وظ‌یفه‌، زیست‌، عمل‌، عملکرد، نوشتجات‌، اثار , کردن‌، موثر واقع‌ شدن‌، عملی‌ شدن‌، عمل‌ کردن‌, معنی ادبی‌ یا هنری‌، (درجمع‌) کارخانه‌، استحکامات‌، کار پ کار، شغل‌، وظ‌یفه‌، زیست‌، عمل‌، عملکرد، نوشتجات‌، اثار پ کردن‌، موثر واقع‌ شدن‌، عملی‌ شدن‌، عمل‌ کردن‌, معنی اbfd‌ dا ijcd‌، (bc[ku‌) lاcoاji‌، اsتplاkh‌، lاc , lاc، ayg‌، m'‌dti‌، xdsت‌، ukg‌، ukglcb، jmaت[h‌، اeاc , lcbj‌، kmec mاru‌ abj‌، ukgd‌ abj‌، ukg‌ lcbj‌, معنی اصطلاح ادبی‌ یا هنری‌، (درجمع‌) کارخانه‌، استحکامات‌، کار , کار، شغل‌، وظ‌یفه‌، زیست‌، عمل‌، عملکرد، نوشتجات‌، اثار , کردن‌، موثر واقع‌ شدن‌، عملی‌ شدن‌، عمل‌ کردن‌, معادل ادبی‌ یا هنری‌، (درجمع‌) کارخانه‌، استحکامات‌، کار , کار، شغل‌، وظ‌یفه‌، زیست‌، عمل‌، عملکرد، نوشتجات‌، اثار , کردن‌، موثر واقع‌ شدن‌، عملی‌ شدن‌، عمل‌ کردن‌, ادبی‌ یا هنری‌، (درجمع‌) کارخانه‌، استحکامات‌، کار , کار، شغل‌، وظ‌یفه‌، زیست‌، عمل‌، عملکرد، نوشتجات‌، اثار , کردن‌، موثر واقع‌ شدن‌، عملی‌ شدن‌، عمل‌ کردن‌ چی میشه؟, ادبی‌ یا هنری‌، (درجمع‌) کارخانه‌، استحکامات‌، کار , کار، شغل‌، وظ‌یفه‌، زیست‌، عمل‌، عملکرد، نوشتجات‌، اثار , کردن‌، موثر واقع‌ شدن‌، عملی‌ شدن‌، عمل‌ کردن‌ یعنی چی؟, ادبی‌ یا هنری‌، (درجمع‌) کارخانه‌، استحکامات‌، کار , کار، شغل‌، وظ‌یفه‌، زیست‌، عمل‌، عملکرد، نوشتجات‌، اثار , کردن‌، موثر واقع‌ شدن‌، عملی‌ شدن‌، عمل‌ کردن‌ synonym, ادبی‌ یا هنری‌، (درجمع‌) کارخانه‌، استحکامات‌، کار , کار، شغل‌، وظ‌یفه‌، زیست‌، عمل‌، عملکرد، نوشتجات‌، اثار , کردن‌، موثر واقع‌ شدن‌، عملی‌ شدن‌، عمل‌ کردن‌ definition,